سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روشنگری و سربازان مدافعان حرم سایبری
 

دانلود آهنگ جدید رضا اقبالی بنام بهار

دانلود با کیفیت 320 - 8.80 مگابایت

دانلود با کیفیت 320 - 8.80 مگابایت

دانلود آهنگ جدید رضا اقبالی بنام بهار

دانلود با کیفیت 128 - 3.60 مگابایت

دانلود با کیفیت 128 - 3.60 مگابایت

 

منبع: http://pop-music.ir




برچسب‌ها: سال 1395دانلود اهنگبهاررضا اقبالیپاپ موزیک
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95/1/11 توسط محمد مهدی

نامیرا

نویسنده: صادق کرمیار
ناشر: کتاب نیستان
موضوع کتاب: دین
موضوع کتاب: ادبیات
نوبت چاپ: اول
تاریخ چاپ: 1388
شمارگان: 2200 نسخه

نوشتن داستانی که مخاطب، آخرش را می‌داند کار آسانی نیست. و اینجاست که کرمیار با نگاه درست به عاشورا و استفاده از عنصر «رمانس» به خوبی بهره‌گرفته است.

 

بیش از هر چیز اسم کتاب است که خواننده را مشغول می‌کند؛ ابتدا به ذهن می‌رسد «نامیرا» فقط اسمی هنری است که برای جلب مخاطب انتخاب شده و یا ناشر و نویسنده خواسته‌اند ابهام داستان را زیاد کنند. اما کتاب را که تا انتها بخوانی معلوم می‌شود «نامیرا» ریشه در مفهوم «کل یوم‌ عاشورا و کل ارض کربلا» دارد. مفهومی که می‌گوید پهنه‌ی سرزمین کربلا به اندازه‌ی کل زمین وسعت پیدا کرده و عاشورا همیشه نمیراست.

«نامیرا» داستانی شخصیت‌محور است؛ رمانی با خرده‌روایت‌هایی از تغییر روش، هدف، آرزو و عاقبت آدم‌ها. این روزگار است که آدم‌ها را در محک انتخاب شدن و انتخاب کردن می‌گذارد و نویسنده‌ی نامیرا فقط تصویرساز صادق این رویدادهاست. نویسنده‌ی کتاب را به سبک رمان‌های کلاسیک با شروعی آرام آغاز می‌کند، تصویرسازی می‌کند، شخصیت‌ها را یک به یک وارد داستان می‌کند، آن‌ها را معرفی می‌کند و با داستان پیش می‌برد. «نامیرا» اسیر اختلاف روایت‌های تاریخی نشده و البته از عقبه‌ی تحقیقی درستی بهره برده است.

نوشتن داستانی که مخاطب، آخرش را می‌داند کار آسانی نیست. و اینجاست که کرمیار با نگاه درست به عاشورا و استفاده از عنصر «رمانس» به خوبی بهره‌گرفته است. دریغ جدی اینجاست که ای کاش سریال «مختارنامه» را بعد از خواندن «نامیرا» می‌دیدیم تا باورمان شود در کوفه‌ای که 18هزار نامه برای امام حسین علیه‌السلام ارسال می‌شود چطور یکباره ورق بر می‌‌گردد و آدم‌هایی که تا دیروز مشتاق استقبال از پسر پیامبر و علی علیهماالسلام بودند، ناگهان با زرق و برق سکه‌های پسر مرجانه پشت او را خالی کردند، سفیرش را ‌کشتند و بزرگان کوفه ناگهان یار قدیمی ابن‌زیاد شدند؟

آن وقت بود که می‌فهمیدیم که عمرو بن‌حجاج -از سردرمداران دعوت امام به کوفه- که سعی می‌کرد سپاهی برای امام تهیه کند، چگونه با یک جلسه نشست و برخاست با والی خناس کوفه یک شبه از دوست به دشمن تبدیل می‌شود و سعی و همتش را بر این می‌گذارد که مقابل یاران امام حتی اگر دختر و دامادش باشند، بایستد؟

در «نامیرا» است که می‌فهمی بخشی از انبوه مردمی که به امام نامه نوشتند حضور امام را برای منافع شخصی خود می‌خواستند. امضاها به خاطر درد دین نبود بلکه برای طایفه‌ای سؤال این بود که چرا معاویه شام را برتر از کوفه دانسته است. وقتی که ابن‌زیاد سر کیسه را شل کرد و از بیت‌المال کیسه‌های طلا بخشید، دیگر آمدن امام فایده‌ای برای این قوم نداشت. قصور معاویه را یزید جبران کرده بود، شاید اگر امام می‌آمد به کوفه و زعامت قوم را برعهده می‌گرفت اینان باز هم مخالفت می‌کردند. هرچند ابن‌زیاد هلاکشان کرد و دستشان را به خون پسر  پیامبر آلوده کرد.

«نامیرا» یک مشخصه‌ی بارز دارد. نامیرا یک دوره‌ی فتنه‌شناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و می‌خواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابه‌جا می‌شوند. که حتی «عبدالله بن‌عمیر» با آن همه سابقه در جهاد با کفار تردید می‌کند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟

«نامیرا» داستان عاشقانه هم دارد و نویسنده آگاهانه درام و رمانس را در کتابش خوب پرداخته است. «عشق» در نامیرا عشق بازاری نیست؛ آنجایی که سلیمه دختر عمرو بن‌حجاج با ربیع پیمان زناشویی می‌بندد و خوشحال است که همسرش محب علی و اولاد اوست و خشمگین می‌شود که چرا پدرش به حسین علیه‌السلام پشت کرده است. این عشق آن قدر قوی است که وقتی ربیع کارش به تردید می‌کشد، سلیمه هشدار می‌دهد که پیوند آن دو از سر حب علی و حسین علیهماالسلام است.

در داستان کسانی را می‌بینیم که در لحظه‌های آخر به کاروان امام می‌رسند و البته چه خوش می‌رسند. اینان مدیون یک لحظه محاسبه‌ی درست هستند تا بسوی امام بروند و البته می‌روند و می‌توانند با امام باشند.

داستان «نامیرا» تمامی ندارد اما تو باید تا انتهای کتاب بخوانی تا حس کنی چرا «اَنَس بن‌حارث کاهلی» خیلی قبل‌تر از واقعه‌ی عاشورا در کربلا به انتظار امامش نشسته است. اَنَس این‌قدر افق بلندتری دارد که  به «عبدالله بن‌عمیر» هم هشدار می‌دهد حرامیان و مسلمانان و مشرکان به زودی یکی می‌شوند! و بر بهترین خلق خدا هجوم می‌آورند.

آثار فاخر ادبیات دینی در انتشارات «کتاب نیستان» یک رویکرد ماندگار خواهد بود. جریانی آهسته ولی با چگالی جدی جریان‌سازی در ادبیات انقلاب اسلامی ایران.

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif بخشی از کتاب نامیرا به انتخاب نویسنده را از ایـــــنجا بخوانید.




برچسب‌ها: صادق کرمیارنامیرامعرفیرمانرمان ایرانی
نوشته شده در تاریخ جمعه 95/1/6 توسط محمد مهدی
بصیر سلحشور افزود: وضعیت فعلی سینما در ایران مشکلات فراوانی دارد و ورشکسته است سینمایی که توان تامین درآمد خودش را هم ندارد. این سینما دردی را از جامعه حل نمی کند چه بسا بدتر و با نتیجه معکوس هم می دهد/ مرحوم سلحشور قبل از انقلاب تئاتر مساجد را دنبال می کرد مدتی مدیر دوبلاژ بود وبه واسطه صدای پری که داشت دوبلری هم می کرد.
 به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، در سخنرانی ابتدای سال مقام معظم  رهبری ایشان به مرحوم فرج الله سلحشور به عنوان مصداقی از فعالیت  انقلابی در عرصه فرهنگ در کنار نام شهید آوینی اشاره کردند و فرمودند: «کاری که شهدای هسته‌ای پیش آهنگ آن بودند؛ در زمینه های هسته‌ای. کاری که شهید تهرانی مقدم پیش آهنگ آن بود.

کاری که شهید کاظمی پیش آهنگ بود در زمینه سلول های بنیادی. این ها کار بسیار بزرگی است. شهید آوینی و مرحوم سلحشور در زمینه فرهنگی پیش آهنگ بودند؛ این ها پیشروان کارهای انقلابی در کشور هستند و بارها تاکید کردم که نیروهای حزب‌اللهی و انقلابی را باید گرامی بداریم.» به همین بهانه خبرنگار فرهنگی 598 در مصاحبه ای تفصیلی با  حجت الاسلام بصیر سلحشور فرزند آن هنرمند مرحوم به تشریح اغتقادات و ناگفته هایی از زندگی پدر گرانقدرشان پرداخته است که متن این گفتگو در ادامه می آید.

در ابتدا سخن را با سوالی درباره خود حضرتعالی شروع کنم، اغلب فرزندان هنرمندان دنباله رو  والدین خود  وارد حوزه هنر می شوند چرا شما به جای سینما  به حوزه علمیه و طلبگی رفتید؟

 به توصیه پدر وارد حوزه شدیم ایشان  تاکید داشت تا می توانید سمت هنر نیایید از طرفی عموی ما سال 70 در کسوت روحانیت درآمده بود برای همین بابا ما را تشویق می کرد شما هم حوزه بروید؛ البته منظور ایشان این نبود که  ورود به هنر راه اصلا درستی نیست والا خودشان دراین عرصه فعالیت نمی کردند بلکه می گفتند باید پشتوانه بسیار بالای علمی و معنوی پیدا کنید بعد با کمک ان  فعالیت هنری داشته باشیم.

نمی شد هم طلبه بود هم سینماگر مانند برخی از طلاب که همین گونه هستند؟

بله اما باید سالهای سال در حوزه طلبگی کرد و درس خواند تا پشتوانه معنوی لازم را به دست آورد که  ما هنوز به خودمان اطمینان نداریم ازاین پشتوانه  کامل بهره مند شده ایم یا نه و پدر دراین مسئله  خیلی حساس بود و می گفت باید از نظرمعنوی تقویت بشوید.

یکی از مباحثی که  وجود دارد تاثیرگذاری بالای آثار مرحوم سلحشور است که در داخل و خارج از کشور بر مخاطبان اثرگذاری خوبی داشته است مثلا با دوستان از کشورهای مختلف که مصاحبه دارم اولین  چیزی که از ایران می گویند  سریال یوسف پیامیبر است روی خود شما هم این تاثیرات بوده است؟

ما به دلیل اینکه مدام در جریان آثار ایشان بودیم با تمام وجودمان  تاثیر گرفته ایم چون ایشان پلان  پلان  سناریوهای خودشان را در خانه بازبینی می کرد و به نوعی ما هم درگیر بودیم از طرفی کارهای ایشان برگرفته از قرآن بود و مفاهیم قرآنی را اگر میلیونها بار هم بگویند تاثیرش کم نمی شود بلکه هر بار تازگی دارد.

چرا اینقدر تاکید به ساخت آثار قرآنی داشتند؟

اعتقادش این بود که مهترین کتاب تاریخ بشریت قرآن است که مطالب زیادی در آن  خداوند آورده است  مطالبی که با وجود گذشت سالهای زیاد همچنان به روز و کاربردی است. پس بهترین منبع برای پرداختن کارهای هنری، قرآن است. می گفت بروید از آنهایی که به قرآن نمی پردازند و از وجود این منبع  مهم غافل هستند سوال کنید چرا  به آن  نپرداخته اید. هالیوودی چیزی در چنته ندارد و فاقد تاریخ فرهنگی است اما با همین هیچ دنیا را احاطه کرده درحالی که ما قرآن و مضامین بسیار زیاد دینی داریم ولی آنها را مسکوت نگه داشته ایم چشم به هالیوود دوختیم. پدر همیشه می گفتند فیلمساز باید از نظر مذهبی و اعتقادی قوت داشته باشد تا بتواند در عین سرگرمی سازی مخاطبان چیزی هم به آنها بدهد.

مرحوم سلحشور در تولید سریال یوسف پیامبر موفق بود و کارنامه خوبی داشت پس چرا در تولید سریال حضرت موسی به او کمک  نشد و حمایت مالی نکردند؟

 کمی به جهت زمان بود مسئولان امرکه می بایست برایشان تامین مالی و پولی می کردند وقتی ماجرای بیماری بابا را متوجه شدند دچار تردید گردیدند و به نوعی خوف و رجا داشتند که آیا ایشان می ماند یا  نه و آیا این سرمایه ای را می توانند هزینه ساخت بکنند. چون ایشان چهارسال با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کرد و اصولا  پزشکان برای بیماران سرطانی بیش از شش ماه تا یکسال امید به زندگی نمیدهند. این قضیه را بیشتر به عقب انداخته بود این را هم بگویم بابا چهارسال پیش مشغول نوشتن سناریو بود ولی کسانی که باید بودجه می دادند اطمینان نداشتند البته مسئولان اشتباه کرده بودند زیرا ایشان متن را از یکسال قبل آماده کرده بود درحال حاضر هم یکسال دیر شده بود. از ده ماه پیش که  پدر در بستر بیماری افتاد بدنش هم  شل شد ما به مسئولان مربوطه گفتیم  ایشان را با ویلچر هم که شده سر صحنه می بریم  تا فقط با اشاره دست  هدایتگر باشد تا ان شالله کار روی زمین نماند. خوب حالا باید دید سرانجام موسی چه می شود.

 از قرار اسپانسرهای خصوصی هم پیشنهاداتی داده بودند پس چرا آنها را قبول نکرد تا  کار روی زمین نماند ؟

 بله چند اسپانسر از بخش خصوصی پیشنهاد حمایت  کار را داده بودند اما ایشان بسیار به پولی که برای کار داده  پیشنهاد می شد حساس بود. از وزارت اطلاعات و جاهای دیگر استعلام می کرد تا پول مشکل اقتصادی نداشته باشد که بعد از اتمام کار بگویند فلان فرد از موسی حمایت کرده برخی هم می خواستند با حمایت کار امتیازات و رانت هایی دریافت کنند که مورد تایید پدر نبود عده ای هم می گفتند این پولی که می دهیم چقدر بازدهی و خروجی دارد بابا می گفت برخی ثروتهای هنگفتی دارند بالای چند هزارمیلیارد که می توانند پول سریال را  تامین کنند اما بابا حساس بود از طرفی وضعیت سریال در ایران به گونه ای نیست که صددرصد تضمین شود این مقدار بازدهی و خروجی سرمایه دارد و نمی توانست به آنها قولی بدهد هرچند ارزش کار فرهنگی بالاتر است ولی به هرحال پولی که هزینه می شد انتظار بازگشت داشت که ضمانتی برایش در کشورمان نست همه اینها مانع شد تا از کمکهای مالی این افراد استفاده کند.

 بعد از اظهاراتی که مرحوم سلحشور منتقدانه به وضعیت سینمای کشورمان داشت و حتی اصطلاحی تند هم بکار برد حمله سازماندهی شده ای علیه ایشان صورت گرفت و اغلب رسانه ها با مظلوم نمایی برخی زنان سینمایی به ایشان هجمه وارد کردند دراین باره  ایشان چه نظری داشتند؟

پدر می گفت من خودم را مصلح نمی‌دانم اما به عنوان یک مسلمان معتقدم سیما و سینما دو رسانه فرهنگ‍ساز هستند و در اخلاق و ایمان و نوع نگرش و رشد عمقی جامعه تاثیر دارند. اگر دو وسیله فرهنگ‌ساز آلوده باشند، جامعه را آلوده کرده و باعث فساد می‌شوند؛ بنابراین باید این‌دو را درست کنیم  و همیشه می گفتند وضعیت فعلی سینما در ایران مشکل دارد و ورشکسته است  که توان تامین درآمد خودش را هم ندارد. این سینما در شان جمهوری اسلامی نیست دردی را هم از کسی یا کسانی در جامعه حل نمی کند چه بسا بدتر و با نتیجه معکوس هم است در مقابل سینما هم او را تحریم کرد. آنها برایشان جهانی شدن مهم است ولی این را نمی دانند که سریالی با 5 میلیارد بیننده داخلی و خارجی  روی انتن رفته است  که می تواند بدون  این چیزها باشد آنها تنها به اسکار و منافع  خود می اندیشند. 

لفظی که ایشان به کاربرد خودشان هم گفتند برای برخی بوده نه همه اهالی سینما و زنان سینمایی حتی از زنان مومن و محجوب سینما هم عذرخواهی کرد؛ البته این را هم بگویم  کافی است شما در گوگل به اسم برخی زنان سینمایی را سرچ کنید  متوجه می شوید که خروجی سینمای ما چه بوده و یا به برخی دفاتر سینمایی سری بزنید دیگر نیاز به توضیح نیست اینها  معضلاتی هستند که بابا به شدت نسبت به آنها انتقاد داشت والا خودش هم فردی هنرمند و سینماگربود.

یکی از مسایلی که وجود دارد  این است سینماگران برای بهبود  کار فیلم های شاخص روز دنیا را رصد کنند که به هرحال  دارای صحنه های ناجور بدون سانسور است و تاثیرگذاری دارد مرحوم  در این مورد چه می کردند و چه سفارشی داشتند؟

بابا اصلا اعتقادی به این اصل  نداشت و می گفت قبول ندارم که باید حتما همه فیلم های روز را کامل دید. از بچگی یادم است  فیلم های تاریخی و مذهبی از کارگردانان بزرگ و مطرح دنیا مانند هیچکاک  را می نشست  می دید و یادداشت برداری می کرد؛ البته قبل از آن می داد به بچه های سازمان تبلیغات تا  سانسور حرفه ای کنند اصلا به این اعتقادی نداشت که همه چیز را به عنوان هنر ببینیم و دریافت کنیم حداقل در سینمای قرآنی. همیشه می گفت سینماگر که ادعای کار هنری دارد خلاق باشد ممکن است برخی می گفتند فیلم های فرج الله سلحشور فیلم نیست و بدرد نمی خورد که بنده اثبات می کنم  به لحاظ تکنیکی و فنی با سینمای دنیا نزدیک است، اما در جواب آنها بابا می گفت من چیزی درست کردم که اختراع و تولید خودم است به خاطر آن هم  پای سینمای دنیا نمی نشینم. من قران را با خط ساده  بدون تکنیک های پیچیده و عجیب امروز  و از طبیعت زندگی انسانها خارج می کنم و برای مخاطبان  تعریف می کنم  البته سراغ داستاهای جذاب و شنیدنی می رفت  تا توانایی جذب و اثرگذاری را داشته باشند .

مرحوم سلحشور با قرآن خیلی مانوس بود کمی از این روحیات  شخصی شان بگویید.

بله بابا بسیار با قرآن و ادعیه انس داشت. نماز اول وقتش ترک نمی شد به نماز شب بسیار پایبند بود  مگر این اواخر که به اندازه انگشان یک دست ترک کرد. او با تزکیه و پاکی درون سراغ هنر و فیلم سازی می رفت  می گفت باید ظرف پاک باشد  تا بتواند قابلیت مظروف بودن داشته باشد خودتان را بسیازید بستری را فراهم کنید که اهل  بیت به واسطه آن بستر با شما  حرف بزنند. اعتقاد داشت با ظرف تمیز درونی می توانیم روی مخاطب اثربگذاریم و کلام و تصویر را به دلش بنشانیم. ظاهرش کمی غلط انداز بود اگر او را نمی شناختند  فکر می کردند بدخلاق و تند است؛ درحالی که بسیار خوش مشرب و با اخلاق بود این را می توانید از همکاران و کسانی که با ایشان  کار کردند و مراوده داشتند هم سوال کنید خیلی زود با همه انس می گرفت  و به قولی پسرخاله می شد  ما خودمان دوست داریم  مانند ایشان باشیم ولی هنوز موفق نشده ایم.

غیر از فعالیت سینما و تلویزیونی چه کارهای دیگر انجام میداد؟

 قبل از انقلاب تئاتر مساجد  را دنبال می کرد مدتی مدیر دوبلاژ بود وبه واسطه صدای پری که داشت دوبلری هم می کرد. استعداد خوبی در امور فنی داشت به طوری که با نجاری، بنایی، نقاشی، فرزکاری  آشنا بود خودش را ساخته بود و تقریبا  در هر کاری سررشته داشت حتی در دکور فیلم و سریالها  هم نظرات خوبی ارائه می کرد خیلی در کارها دقیق و حساس بود .

به حضرت معصومه(س) ارادت زیادی داشتند و خادم افتخاری ایشان هم بود درست است؟

بله البته به دلیل کسالت توانایی خدمت برایشان نبود گاهی کنار کفشداری می ایستاد و یا کارهای ساده انجام می داد که به نظرم  خود حضرت از ایشان قبول دارند. حدود 5تا6 ماه قبل بود که به همراه ایشان قم و حرم حضرت معصومه رفتیم و در داخل ضریح توفیق حضور پیدا کردیم. غباررویی  نصیبمان شد و دو رکعت نماز بالای سر حضرت خواندیم خیلی دلچسب و ارزشمند بود. ان شالله خود خانم  شفاعت ایشان را  بکنند.

توصیه ایشان به  جوانانی که وارد عرصه سینما و تلویزیون می شوند چه بود ؟

بابا همیشه اعتقاد داشت  آن چیزی که شما یاد می گیرید وحی منزل نیست که عینا تکرار و دنبال کنید  فکر نکنید با اینها  کامل شده اید؛ متاسفانه برخی توهم دارند که اگر فیلمی ساختند و هالیوودی ها جایزه دادند پس بهترین هستند درحالی که هالیوود بسیار پیشرفته و جلو است و این آثار حتی در رده های پایین شان هم  مقبول نیست ما نباید چشم به هالیوود داشته باشیم خودمان  را جلو بکشیم و خلاقانه  کار کنیم. می توان بدون در نظر گرفتن عناصر کلیشه ای مانند عشق و ازدواج و خشونت و ... فیلم های خوب تهیه کرد. پدر می گفت اثری را در دست بگیرد و به من نشان بدهید که تولید خود شما باشد نه از جایی گرفته و نه کپی کرده باشید ببینید .

حضرت آقا مدام از تولید علم صحبت می کنند باید در حوزه سینما هم تولید علمی داشته باشیم. اگر فرامین رهبری پیاده سازی شود جامعه ما این طور پیش نمی رود و بسیاری از مشکلات کشور رفع می شود. متاسفانه در کنار این همه  مومنین که  درسطح  رهبری حرکت  می کنند یک عده ای هم هستند که اتفاقا بیشتر در سینما و تلویزیون بنا ندارند در جهت رهبری حرکت  کنند. اگر چه در همان سینما و تلویزیون یکسری مومنین هم هستند که از رهنمود های مقام معظم  رهبری پیروی می کنند.
 
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید



برچسب‌ها: سینمای ایرانفرج الله سلحشورفساد درسینماهالیوود598
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95/1/4 توسط محمد مهدی
طراح قالب : { معبرسایبری فندرسک}