جابربن عبدالله انصاری از معروف ترین و معتبرترین صحابه پیامبر گرامی اسلام(ص) است.
ایشان به دلیل کهولت سن و نابینایی از حضور در رکاب حضرت سیدالشهداء(ع) در قیام عاشورا محروم شد اما در روز اربعین همراه با عطیّة بن سعد بن جناده عوفى وارد کربلا شد. گر چه نابینا بود، اما بوی یار او را بیناتر از هر بینندهای کرده بود. در واقع آنجا که دیدگان دل به نور بصیرت آگاه میشود، چشم عقل بیناتر از هر بینندهای راه را به او نشان میدهد.
جابر پس از اطلاع از چگونگی جنگ و به دست آوردن نشانى محل شهادت امام عازم سرزمین کربلا گردید و نخستین کسى بود که توفیق زیارت قبر امام حسین(ع) را به دست آورد و پایه گذار سنت حسنه زیارت مرقد سرور شهیدان- در اربعین سال 61- گردید. جابر محزون و مغموم نزدیک فرات رفت، غسل کرد و برای خوش بویی بدن، مقداری سعد بر خود پاشید و با گام های آرام به سوی قبر حضرت اباعبدالله(ع) روانه شد. در هر قدم با متانت خاصی که آن را حفظ می نمود خداوند را یاد کرده و ذکر می گفت. وقتی دستش به قبر مطهر رسید بیهوش شد و زمانی که بهوش آمد سه بار گفت: حبیبی یا حسین! و بعد از آنکه زیارت را به اتمام رساند گفت: "من شهادت می دهم که ما هم با شما در این کار شریک هستیم." زیارت جابر در آن حالت و سخنی که خطاب به شهدای کربلا می گوید هرکدام دارای پیام های خاصی است که در حقیقت شعور زیارت و عزاداری را بیان می کند. بر این اساس رفتار و نحوه ی زیارت وی به عنوان نخستین زائر کوی حضرت اباعبدالله(ع) دارای پیام های اخلاقی ویژه ای است که برخی از مهمترین آن ها عبارتند از:
1- اولین پیام اخلاقی زیارت جابر حاکی از آنست که زائر و عزادار حسینی(ع) با وجود تمام آلام و ناراحتی که در وجودش موج می زند باید موقر و متین رفتار کند و به گونه ای عرض ادب نماید که شایسته زیارت حجت خداست. متأسفانه در جامعه بعضاً رفتارهایی مشاهده می شود که در آن این مسأله کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برخی سوگواری های آهنگین، قمه زنی ها و بدعت های عزاداری که موجب آسیب رساندن به چهره ی دین می شود، مجالس پرحاشیه و رفتارهای ناشایستی که در برخی محافل دیده می شود و نام آن را عزاداری می گذارند همه و همه آداب و رسومی است که از عدم شناخت عظمتِ زیارت حجت خدا ناشی می شود.
2- پیام آموزنده ی دیگر در رفتار جابر عزاداری همراه با تعقل و تدبر است. به گونه ای که در نحوه ی عرض ارادت جابر به ساحت مقدس امام معصوم(ع) هم شور مشاهده می گردد هم شعور، هم دل و کلام جابر با امام است و هم اندیشه و رأی او. جابر گریه می کند، خود را برقبر مطهر امام می اندازد، برای حبیب خود روضه می خواند اما در عین حال ادب را رعایت می نماید، فکور و شکور است، ذکر خدا را دائم در زبان دارد و بیانش در مدح امام به گونه ای است که برای خود الزامات رفتاری در تبعیت از ایشان تبیین می نماید.
3- جابر در شرایطی قبر سرورشهیدان را زیارت نمود که امام حسین(ع) و یارانش به شهادت رسیده و خانواده ی ایشان اسیر بودند و مردم نیز از بیعت خود با امام سرباز زده و حکومت جنایتکار اموی اجازه هرگونه ابراز ارادت به این خاندان را ممنوع کرده بود اما جابر بدون هیچ نگرانی و ترس از عواقب این مساله، خالصانه و با عرفان کامل به زیارت قبر امام سوم شیعیان رفت و با این کار این نکته را یادآور شد که طرفداری از حق نباید به علت ترس از افراد ظالم مسکوت بماند.
4- حرکت دیگری که جابر انجام می دهد شریک دانستن خود با شهدای دشت نینواست در حالی که در این جنگ شرکت نداشته است.
عطیّه از جناب جابر پرسید: چگونه ما با ایشان شریک هستیم و حال آن که فرود نیامدیم سرزمینی را، و بالا نرفتیم کوهى را و شمشیرى نزدیم؟ و اما این گروه، جدایى افتاده مابین سر و بدنشان، و اولادشان یتیم و زنانشان بیوه گشته اند. جابر گفت: اى عطیه! شنیدم از حبیب خود رسول خدا(ص) که فرمود: هر که دوست دارد گروهى را، با ایشان محشور شود و هر که دوست داشته باشد عمل قومى را، شریک شود در عمل ایشان. پس قسم به خداوندى که محمّد(ص) را براستى برانگیخته که نیّت من و اصحابم بر آن چیزى است که گذشته بر او حضرت حسین علیه السّلام و یاورانش. به این ترتیب، جابر بن عبدالله انصارى نه تنها خود موفق به زیارت اباعبداللّه الحسین علیه السّلام گردید، بلکه با رفتار و گفتار خود، زیارت امام حسین علیه السّلام و سایر شهیدان کربلا را در میان دوستداران اهل بیت علیهم السّلام رواج داد.
5- جابر اقامه نماز، پرداخت زکات، امر به معروف و نهی از منکر و جنگ با ملحدان را از اقدامات گروهی می داند که توفیق شهادت را نصیب خود کردند و در توجیه عقیده خود با تأسی به پیامبراعظم(ص) می گوید: "سوگند به خداوندی که محمد(ص) را به راستی فرستاد، نیت من و اصحابم همان نیت امام حسین(ع) و اصحاب اوست، نیتی که بر اساس آن به شهادت رسیدند." هدف شهادت امام حسین(ع) و یاران ایشان با توجه به فرموده خود حضرت زنده کردن امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت پیامبر بود. پس زائر و عزادار امام باید سنت امام را در سیرت خود نهادینه سازد. سنتی که در آن تهمت وجود نداشت، خبری از دروغ و ریا نبود، گران فروشی در کار نبود، کسی حق رباخواری نداشت و کسی در گناه دیگری شریک نمی شد. از سخن جابر این نکته برداشت می شود که همیشه جهاد به معنای شمشیر بدست گرفتن و جنگیدن نیست بلکه کسی که در زمان خود بتواند سنت هایی را که در قرن ها پیش بهترین بندگان برگزیده خدا به خاطر آن از خون خود گذشتند احیا و حفظ نماید در ثواب آن جهاد شریک خواهد شد.
ورود جابر صحابى بزرگوار پیامبر اعظم(ص) به کربلا در اربعین حسینى براى زیارت قبر آن حضرت و سایر شهداى دشت نینوا، در واقع این هدف را دنبال مى کرد که سدّ خفقان را بشکند و راه را براى زائران حسینى بگشاید تا با زیارت پرشورشان پرچم عاشورا را در کربلا برافرازند و خاطره شهیدان را همواره زنده نگه دارند و مبارزه دامنه دارى را از این طریق بر ضدّ دشمن آغاز کنند. بر این اساس اعتبار اربعین امام حسین (ع) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (ع) شناخته شده است. اهمیّت اربعین وقتی بیشتر درک می شود که نقش سازنده و مفید آن در ماندگاری و جاودانگی حماسه عاشورا و تبیین اهداف و آرمان والای امام حسین علیه السلام در نظر گرفته شود. تکریم و گرامی داشت اربعین، تعظیم شعایر دینی و رمز تداوم نهضت حسینی و اعلان وفاداری و پایبندی به مکتب سرخ عاشوراست.