امور فرهنگی زمینه ساز پایههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه است، به همین روی فرهنگ ازعناصراساسی هرجامعه محسوب است.
بحرانهای فرهنگی عصر امام باقر ـ علیه السّلام ـ هم ویژگیهای خاصی دارد؛ گرچه برخی و قسمتی از بحران فرهنگی این عصر ریشه درگذشته دارد. اکنون به بحرانهای فرهنگی عصر امام باقر ـ علیه السّلام ـ اشاره میگردد:
1. ممنوعیت نوشتن حدیث پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ
از اقدامهای ضد فرهنگی که بعد از رحلت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ شکل گرفت، جلوگیری از نقل و نوشتن و تدوین حدیث بود. با آنکه حدیث و گفتار پیامبر بعد از قرآن در درجة دوم اهمیت قرار گرفته است، خلیفه اول و دوم به مخالفت با نقل و تدوین حدیث برخاستند و در واقع با انگیزههای سیاسی از هرگونه فعالیت مسلمانان در زمینة نقل و کتابت حدیث به شدت جلوگیری نمودند. روش ممنوعیت از نقل حدیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تا اواخر قرن اول هجری ـ که شامل قسمتی از عصر امام باقر میشود ـ یعنی تا زمان خلافت «عمر بن عبدالعزیز» ادامه یافت. عمر بن عبدالعزیز با یک اقدام شجاعانه این بدعت شوم را از میان برداشت و مردم را به نقل و تدوین حدیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تشویق کرد.[1]
2. احادیث ساختگی
از دیگر بحران فرهنگی زمان امام باقر ـ علیه السّلام ـ ، جعل احادیث است. با توجه به اینکه کتابت احادیث پیامبر قریب صد سال متروک گشت و برخی از این فرصت استفاده نموده، مطالب دروغ و بی اساس را به نفع حکومتها به صورت حدیث جعل کردند؛ زیرا وقتی مدرک منحصر به حافظهها و شنیدن از افراد گردید، طبعاً همه کس میتوانست هرگونه ادعایی بنماید، چون نه کتابی در کار بود، نه نوشتة دیگر، پیداست که در چنین شرایطی، دهها ابوهریره به وجود آمده و خود را محدث واقعی جا میزدند.[2] البته ناگفته نماند ائمه ـ علیهم السّلام ـ نوشتههایی خودشان داشتند که در دست خودشان بود به خواص میگفتند؛ لذا شیعه مشکل نداشت اهل سنت در این باره گرفتار بودند؛ ازاینروی روایات آنها از این لحاظ به اعتبار روایات شیعه نمیرسد.
3. ورود اسرائیلیات
از جمله گروههای خطرناکی که آن روزها در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ اسلام تاثیرمی گذاشتند، یهودیان بودند. شماری از «احبار» یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده و مرجعیت علمی قشری از ساده لوحان را به عهده داشتند.
تأثیری که آنان بر فرهنگ اسلام برجا نهادند به صورت احادیث جعلی به نام اسرائیلیات پدیدار گشت که بیشترین قسمت این احادیث دربارة تفسیر زندگی پیامبران گذشته بود. تلاش علمی یهود در مسائل فقهی و کلامی نیز تأثیری نگران کننده نهاد و این موضوع در تاریخ چنان روشن است که جای کوچکترین تردید و شبههای در آن وجود ندارد.[3] امام باقر ـ علیه السّلام ـ هم بخش مهمی از برنامه کار خود را در مبارزه با یهود و القائات سوء آنها، اختصاص داده بود.[4]
4. وجود افکار التقاطی و انحرافی
از دیگر بحرانهای عصر امام باقر ـ علیه السّلام ـ وجود افکار التقاطی و انحرافی است. در این عصر گروههایی همچون، معتزله و مرجعه و خوارج به تبلیغ و نشر افکار و آراء خود میپرداختند و این امر باعث شده بود، هر گروهی قائل به قرائتهای مختلف از دین شوند. امام باقر ـ علیه السّلام ـ نیز در برابر نفوذ عقائد باطل آنان موضع می گرفت و طی مناظراتی که با سران این گروهها داشت، پایگاههای فکری و عقیدتی آنان را در هم میکوبید و بیپایگی عقایدشان را با دلایل روشن ثابت میکرد.[5]
پی نوشت ها:
[1] . بخاری، صحیح، بشرح الکرمانی، بیروت، الطبعةالثانیه، دار الاحیاء التراث العربی، ج 2، ص 6.
[2] . مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسةامام صادق ـ علیه السّلام ـ ، چاپ سوم، 1375 ش، ص 325.
[3] . السید مهد روحانی، بحوث مع اهل السنه و السلفیه، بیروت ،المکتبة الاسلامیه، ص 50 ـ 51.
[4] . ر. ک: الکلینی، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ق، ج 4، ص239.
[5] . ر. ک: طبرسی، الاحتجاج، قم، دارالاسوه، الطبعة الثانیه، 1416 هـ . ق، ج 2، ص 163 ـ 193.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
منبع: http://www.andisheqom.com