سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روشنگری و سربازان مدافعان حرم سایبری
 

آثار و برکات فردی سیدالشهداء
1- چراغ هدایت و کشتی نجات‏

روایت شده که امام حسین - علیه السلام - فرمود: «خدمت رسول خدا - صلی الله علیه و آله - شرفیاب شدم در حالیکه ابی بن کعب هم آنجا بود. حضرت رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: مرحبا به تو، ای ابا عبدالله، ای زینت آسمانها و زمین. ابی گفت : چگونه او زینت آسمانها و زمین است در صورتی که کسی غیر از تو چنین نیست؟ حضرت فرمود: ای ابی، قسم به کسی که مرا به حق به نبوت مبعوث کرد، حسین بن علی در آسمان بزرگتر از روی زمین است، و همانا بر طرف راست عرش الهی نوشته شده است که او چراغ هدایت و کشتی نجات است».[1]
یکی از برکات فردی حضرت سیدالشهدا - علیه السلام - این است که او «چراغ هدایت» و «کشتی نجات» است. اگر چه همه پیامبران و امامان - علیه السلام - چراغها و انوار هدایت و کشتیهای نجات و رهایی اند، چنانکه پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله - فرمود: «انما مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینه نوح من دخلها نجا، و من تخلف عنها هلک».[2]
همانا خانداون و اهل بیت من در میان شما مانند کتشی نوح است که هر کس داخل آن شود نجات پیدا کرده و هرکس که از آن تخلف کند هلاک خواهد شد.
اما کشتی نجات حسین - علیه السلام - حرکتش بر امواج توفنده و گسترده دریا، سریعتر و لنگر انداختن و پهلو گرفتن آن بر ساحلهای نجات آسانتر بوده و دایره بهره‏وری و استفاده از نور مشعل وجود حسین - علیه السلام - وسیعتر است.
در آن زمانی که امواج بلند و سهمگین فساد و گناه بر پیکره نیمه‏جان جامعه اسلامی، و جان و دل مسلمانان، تازیانه مرگ می زد و گرداب حوادث و توطئه‏ها و پلیدیها، خفتگان در بستر غفلت را بی‏رحمانه به قعر تاریکی و تباهی می کشید، این حسین بود که با قیام و نهضت الهی خود و شهادت و اسارت اهل بیت خویش، گرفتاران در این اوضاع خطرناک را از دریای پر تلاطم ساخته شده به دست فتنه‏گر «بنی امیه» نجات بخشید و با کشتی رهایی خود، این خفتگان و غافلان و گرفتاران را به ساحل نجات رهنمون نمود.
آری، حسین - علیه السلام - «مصباح الهدی» است تا در این ظلمتکده خاک، دلیل و راهنمای راه باشد؛ و «سفینه النجاه» است تا در اقیانوس متلاطم فتنه‏ها و ضلالتها، غرق شدگان را که کشتی شکسته بودند فریاد رس باشد.

2- محبت مکنون
از جمله احادیث نبوی که در واقع بیانگر تأثیر پذیری معنوی مردم از وجود مبارک سیدالشهداء - علیه السلام - می‏باشد، حدیثی است که فرمود:
«ان للحسین محبه مکنونه فی قلوب المؤمنین».[3]
در کانون دلهای مؤمنین، محبتی نهفته و ویژه نسبت به حسین وجود دارد.
کیست که نام حسین - علیه السلام - را بشنود و فردی از افراد بشر یا تنی از اولاد انسان باشد و حالت انقلاب و انکسار و دلباختگی برای او فراهم نشود؟ محبت حسین - علیه السلام - دلها را به التهاب در آورده و جگرها را گداخته و مذاب می‏سازد، و شورش دل و آتش درون را به ریزش قطرات اشک از دیدگان، آشکارا و عیان می‏کند.
در کجای دنیا دیده می شود که شیعه و دوستدار حسین در آنجا باشد و اقامه عزای حسینی نکند. کیست که پس از دادن عزیزترین محبوب و مطلوب خود به اندک فاصله و مختصر وقت و گذشتن کمتر زمانی، آن مصیبت را فراموش نکند؛ جز مصیبت حسین - علیه السلام - که با این همه طول زمان و گذشتن قرنها، روز به روز این مصیبت تازه‏تر و شور و شراره‏اش بیشتر و بلندتر می‏گردد. آیا نه این، جذبه عشق و علاقه و تأثیر محبت و فرط دلبستگی و دلباختگی علاقه‏مندان نسبت به آن امام محبوب است؟
و ای بسا، نامحرمان در برابر عظمت و جلالت حسینی تسلیم شده و به تواضع و تکریم در مقابل نام مبارک حسین و جلال و مقام او قد خویش به تعظیم و تسلیم خم نموده و به دین و آیین حسینی گراییده و از اکسیر محبت او مس خود را طلای ناب و زر خالص می‏گردانند.
براستی، سنت الهی چنین بوده که محبت امامی که مسیر تاریخ را عوض کرده و دین الهی را نجات می بخشد به گونه‏ای خاص در دل و جان مسلمین و مؤمنین قرار گیرد، حتی کسانی که مقابل حسین - علیه السلام - قرار گرفتند به قول فرزدق : «دلهایشان با او بود، اگر چه بر اثر دنیا پرستی شمشیرهایشان بر روی او کشیده شد». چه رسد به مؤمنینی که عشق و محبت او با گل آنان سرشته شده است.
حتی محبت حسین - علیه السلام - در دل و جان رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - نیز ریشه دوانیده بود، به طوری که می فرمود: «هر گاه که به فرزندم حسین می‏نگرم، گرسنگی و اندوه از وجودم رخت بر می‏بندد».[4] و نیز می فرمود: «بار خدایا، من حسین را دوست دارم و آنان که دوستدار او هستند نیز دوست دارم».[5]
راه حسین - علیه السلام - راه دل است، و هرگاه عاشقی به دل توجه کند او را پیدا می‏کند. لذا در برخی روایات وارد است که : «قبر او در دلهای دوستداران اوست».
آری، دل مؤمن جایگاه تابش نور پر فروغ و احیاگر حسین است. و هرگاه عشق و محبت فراتر از آفاق ظاهری و مادی باشد، رنگ ابدیت به خود می‏گیرد، زیرا پیوند این محبت در حریم حب خدا بوده است و بقای آن به بقای فیض ذات سرمدی، جاودانه است.

3 - سیدالشهدا - علیه السلام - ، پدر امامان نه گانه‏
یکی دیگر از برکات فردی سیدالشهدا - علیه السلام - که از ارزش معنوی بسیاری برخوردار است، این است که نه امام معصوم - علیه السلام - بعد از او از فرزندان گرامی آن حضرت می‏باشند، و نسل امامان به برکت وجود او ادامه یافت. چنانکه از امام باقر و امام صادق - علیه السلام - روایت شده است که فرمودند: «خداوند عوض قتل امام حسین - علیه السلام - چهار ویژگی به آن حضرت عطا فرموده است : اول - امامت را در ذریه او قرار داده است، دوم - شفا را در تربت آن جناب قرار داده، سوم - کنار و زیر قبه او دعا مستجاب می‏باشد، چهارم - ایام زیارت کنندگان او از عمرشان حساب نمی‏شود».[6]
از طرفی در روایات بر این امر تصریح شده که علی بن الحسین - علیه السلام - بعد از پدر به امامت رسیده است. چنانکه عبدالله بن عتبه روایت کرده: خدمت امام حسین - علیه السلام - بودم که پسر کوچکترش «علی» وارد شد. (یعنی حضرت سجاد - علیه السلام - که از علی اکبر کوچکتر بوده است. و این واقعه قبل از تولد علی اصغر می‏باشد). تا آنجا که می‏گوید: عرض کردم : اگر آن امری که از آن به خدا پناه می‏برم اتفاق افتاد، به چه کسی رجوع کنیم؟ (یعنی امام بعد از شما کیست؟) فرمود: به این پسرم : علی، او امام و پدر امامان است...».[7]
روایت در این زمینه زیادتر از آن است که در این مختصر بدانها پرداخته شود، ضمن اینکه ادامه امامت از ذریه امام حسین - علیه السلام - به خاطر مشهور بودن آن، نیازی به استدلال روایی بیشتر از آنچه ذکر شده، ندارد.
باری، استمرار خط مستقیم و هدایتگر امامت به برکت وجود مقدس سیدالشهدا - علیه السلام - است، و این از بزرگترین برکتهای فردی و معنوی آن حضرت است.

4 - شفاعت
یکی دیگر از آثار و برکات فردی سید الشهداء - علیه السلام - که در نزد شیعیان اهمیت و جایگاهی خاص دارد شفاعت در آخرت است.
شفاعت از ماده «شفع» به معنی ضمیمه کردن چیزی به همانند اوست، و از اینجا روشن می شود که باید نوعی شباهت و همانندی در میان آن دو بوده باشد، هر چند تفاوتهایی نیز در میان آنها دیده شود. به همین دلیل، شفاعت به مفهوم قرآنی آن بدین معنی است که : انسان گنهکار به خاطر پاره‏ای از جنبه‏های مثبت (مانند ایمان یا انجام بعضی از اعمال شایسته) شباهتی با اولیای الهی پیدا کند و آنها با عنایت و کمک‏های خود، او را به سوی کمال سوق دهند و از پیشگاه خدا تقاضای عفو کند. و به تعبیر دیگر حقیقت شفاعت، قرار گرفتن موجودی قویتر و برتر، در کنار موجودی ضعیفتر، و یاری رساندن به او برای پیمودن مراتب کمال است.
شفاعت در جوامع انسانی غالباً همان پارتی بازی و استفاده از رابطه است. اما شفاعت مورد نظر در قرآن کریم و روایات اسلامی، متوجه شایستگی‏های افراد است نه روابط شخصی بین شفاعت کننده و شفاعت شونده.
شفاعت اقسامی دارد که برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد، ولی برخی صحیح و عادلانه است و وجود دارد. شفاعت غلط بر هم زننده قانون و ضد آن است، ولی شفاعت صحیح حافظ و تأیید کننده قانون است. شفاعت غلط آن است که کسی بخواهد از راه پارتی بازی جلوی اجرای قانون را بگیرد. برحسب چنین تصوراتی از شفاعت، مجرم بر خلاف خواست قانونگذار و بر خلاف هدف قوانین اقدام می‏کند و از راه توسل به پارتی بر اراده قانونگذار و هدف قانون چیره می‏گردد. اینگونه شفاعت، در دنیا ظلم است و در آخرت غیر ممکن. ایرادهایی که بر شفاعت می‏شود بر همین قسم از شفاعت وارد است، و این همان است که قرآن کریم آن را نفی فرموده است.
شفاعت صحیح، نوعی دیگر از شفاعت است که در آن نه استثنا و تبعیض وجود دارد و نه نقض قوانین و نه مستلزم غلبه بر اراده قانونگذار است. قرآن این نوع شفاعت را صریحاً تأکید کرده است که این نیز بر دو قسم‏ است :
1 - شفاعت «رهبری» یا شفاعت «عمل».
2 - شفاعت «مغفرت» یا شفاعت «فضل».
نوع اول شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می‏باشد، و نوع دوم شفاعتی است که تأثیر آن در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است، و حداکثر ممکن است سبب وصول به حسنات و ثوابها هم بشود ولی بالا برنده درجه شخص نخواهد بود.
با توجه به آنچه به طور اجمال در خصوص شفاعت گفته شد، لازم به ذکر است که یکی از شفاعت کنندگان از اهل بیت، حضرت سیدالشهدا - علیه السلام - است، ولی آن حضرت شفیع کسانی است که از مکتب او هدایت یافته‏اند، نه شفیع کسانی که مکتبش را وسیله گمراهی ساخته‏اند.
قرآن و مکتب حسینی ریسمانهایی هستند که قدرت دارند بشر را از چاه نگون بختی به اوج سعادت بالا برند: یکی «حبل من الله» و دومی «حبل من الناس» است؛ ولی اگر کسی از این دو حبل الهی سوء استفاده نمود، جرم از ریسمان نیست، علت این است که او در سر سودای بالا رفتن نداشته است، و البته چنین مردمی به وسیله قرآن و مکتب حسینی به قعر دوزخ برده می‏شوند.[8]
شفاعت به معنی وسیع کلمه، در هر سه عالم (دنیا، برزخ و آخرت) صورت می‏پذیرد، هر چند محل اصلی شفاعت و آثار مهم آن در قیامت و برای نجات از عذاب دوزخ است، از این رو سیدالشهداء هم در دنیا، هم در برخ و هم در آخرت شفیع دوستداران و شیعیان حقیقی‏اش بوده و خواهد بود.
چنانکه در روایتی از امیرالمؤمنین - علیه السلام - آمده است : «برای ما شفاعت است و برای دوستان ما نیز شفاعت است».[9] و در روایتی دیگر آمده است : «شافعان امامان هستند و دوستان مؤمنانند». [10]
و معلوم است که امام حسین - علیه السلام - یکی از امامان معصوم بوده که در قیامت و محشر کبری از شیعیان و دوستانش شفاعت می کند. بطوری که یکی از روایان گوید: روایتی از قول ابی عبدالله الحسین - علیه السلام - به من رسیده بود که آقا فرموده است : «هر کس پس از مرگ من مرا زیارت کند، پس از مرگش من هم او را زیارت می نمایم». این روایت در ذهن من بود، تا اینکه شبی در عالم واقع ابی عبدالله الحسین - علیه السلام - را دیدم، گفتم : آقا این روایت درست است و از شماست ؟ «قال : نعم، و لو کان فی النار اخرجته منها» فرمود: آری، هر چند در آتش باشد او را بیرون می آورم. عرض کردم: آیا از این به بعد این روایت را بدون واسطه از خود شما نقل نمایم؟ فرمود:آری. [11]

5 - دوستداران حسین و دوستان دوستداران او بهشتی‏اند
یکی دیگر از آثار و برکات فردی سید الشهدا - علیه السلام - که در سرای دیگر ظهور کرده و جلوه‏نمایی می‏کند، بهشتی شدن دوستداران و حتی دوستان و دوستداران آن حضرت است. چنانکه حذیفه بن یمان گوید: رسول خدا - صلی الله علیه و آله - را دیدم که دست حسین بن علی - علیه السلام - را در دست خودگرفته بود و می‏فرمود:
«یا ایها الناس، هذا الحسین بن علی فاعرفوه، فو الذی بیده، انه لفی الجنه، و محبه فی الجنه، و محبی محبیه فی الجنه».[12]
ای مردم، این حسین بن علی است، او را بشناسید؛ سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست، براستی او در بهشت است، و دوستدار او نیز در بهشت است، و دوستدار دوستدار او نیز در بهشت می‏باشد.
و از امام موسی بن جعفر - علیه السلام - روایت شده که فرمود:
«رسول خدا - صلی الله علیه و آله - دست حسن و حسین - علیه السلام - را گرفت و فرمود:
«هر کس این دو پسر و پدر و مادر آنان را دوست داشته باشد، روز قیامت در درجه من با من خواهد بود» .[13]
و نیز رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: «آگاه باشید، همانا حسین - علیه السلام - دری از درهای بهشت است، هر کس با او دشمنی کند خدا بوی بهشت را بر او حرام می‏کند».[14]
و معلوم است که این مقام عظیم تنها با محبت ظاهری حاصل نمی‏شود، بلکه مقصود، محبت خاصی است که مخصوص کسانی می‏باشد که در درجات بالای ایمان هستند. اگر چه دوستی و محبت امامان معصوم و امام حسین - علیه السلام - ثمر بخش است ولی احراز مقام والای معیت بارسول خدا - صلی الله علیه و آله - در بهشت برین، محبتی فراتر از ظاهر می‏طلبد.

آثار و برکات مرقد شریف سیدالشهداء - علیه السلام -
اگر چه قبر حقیقی سیدالشهدا - علیه السلام - در دلها و قلبهاست که بنای آن از دوران کودکی در سرزمین دل شیعیان و عاشقانش گذارده شد؛ اما مرقد شریف آن حضرت همواره از آثار و برکات متعددی برخوردار بوده است.
ضریح مقدس و حرم مطهر امام حسین - علیه السلام - یادگاری از جان نثاری و فداکاری او و یارانش در راه خدا می‏باشد. مرقدی که جای عترت آدمیان برای ابد و دوام خواهد بود، و سزاوار است که این بارگاه شریف و غم‏انگیز و شور آفرین، همواره زیارتگاه مردم جهان شده و انسانها، فداکاری و عشق و صفا را از خفتگان این مرقدهای شریف، سرمشق گیرند.
حرم حسین کعبه دلهاست. و این کعبه طوافگاه زائران و قبله امیدواران و دارالشفای دردمندان و پناهگاه توبه کنندگان و گنهکاران است.
آری، عاشقان کویش و دلباختگان رویش، پروانه‏وار خود را در اطراف ضریح مطهرش گردانیده و به آتش عشق و محبت او، پر و بال خویش را می‏سوزانند و اشک شوق و اشتیاق بر چهره و رخسار می‏افشانند، و بر مظلومی و مصیبتهای او و خاندانش ناله سر می‏دهند براستی «این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست».
فضل و شرافت کربلا و مرقد مطهر سیدالشهدا - علیه السلام - چنان است که امام صادق - علیه السلام - فرمود: «قبر ابی عبدالله الحسین - علیه السلام - از آن روزی که در آنجا دفن شد، باغی از باغهای بهشتی است» [15].
با ذکر این مختصر، شایسته است جهت آگاهی و آشنایی با چگونگی حرم و مرقد شریف امام حسین - علیه السلام - و تحولات عمارت شریف، مطالبی به طور اجمال ذکر گردد.
محل دفن آن حضرت که همان گودال قتلگاه است، اکنون دارای سقفی است که روی آن صندوق مبارک نهاده شده و روی صندوق، ضریح در میان روضه منوره، و روضه نیز در بین مسجد (مسجد بالا سر و مسجد پشت سر) و در طرف پایین پا در زاویه روضه قبور شهدا می‏باشد این مجموعه هم اکنون حرم امام حسین - علیه السلام - را تشکیل می‏دهد، و حرم نیز میان رواق و رواق در وسط صحن و صحن محور آبادانی زمین کربلا بوده و می‏باشد.
ضریح مقدس در وسط واقع است و از نقره خالص ساخته شده که در پیش روی آن با طلا و به خط نسخ نوشته شده: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»، و در بالای سر، «آیه نور» نوشته شده است.
صحن مطهر حسین - علیه السلام - دارای هفت باب است که عبارتنداز: 1 - باب قبله که ساعتی بر فراز آن نصب است، 2 - باب قاضی الحاجات 3 - باب زینبیه که در حدود تل زینبیه قرار دارد 4 - باب سلطانی 5 - باب بازار بزازها 6 - باب سدره که در شمال صحن بوده و به بازار و اطراف راه دارد 7 - باب صافی که به درب بین الحرمین نیز معروف است.
از اخبار چنین بر می‏آید که بارگاه حسینی هفت مرتبه - به غیر از عمارت موجود - بنا نهاده شده است.
عمارت اول: بارگاه سیدالشهدا - علیه السلام - پس از ساختن قبر شریف آن حضرت برای اولین بار در دوران بنی امیه بنا گردید، اخبار و روایات بسیاری آمده که در زمان بنی امیه سقفی بر روی مزار امام و مسجدی (ظاهراً توسط بنی اسد) نزدیک آن ساخته شد و تا زمان هارون الرشید (سال 193) همچنان باقی بود.
عمارت دوم : بعد از تخریب مرقد شریف، توسط هارون، در زمان مأمون خلیفه عباسی، عمارت دوم بنا شد، و تا سال 232 باقی بود.
اما از آن سال تا سال 247 متوکل چهار بار امر به خرابی و انهدام قبر کرد، و اوقاف حایر مبارک را برد و ذخایر آن را تاراج کرد.
عمارت سوم : سومین بار مرقد مطهر امام به دست «منتصر» تجدید بنا شد، و تا سال 273 باقی بود.
عمارت چهارم : تجدید بنای مرقد امام برای چهارمین بار به دست محمد بن زید بن حسن بن محمد بن اسماعیل بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب، ملقب به «داعی صغیر» پادشاه طبرستان انجام گرفت.
عمارت پنجم : بنای عضد الدوله دیلمی بود، که در سال 369 بنا شد، و در زمان او بود که رواقی به دست عمران بن شاهین معروف به «رواق عمران» در حایر حسین ساخته شد.
عمارت ششم : ششمین بار بارگاه حسین به دست حسن بن مفضل بن سهلان ابومحمد رامهرمزی، وزیر سلطان الدوله دیلمی نوسازی شد.
عمارت هفتم : عمارت موجود است که در سال 767 بعد از سرنگونی دولت آل بویه به سال 310 به دستور سلطان اویس ایلخانی ساخته شد، و در سال 786 فرزندش احمد بن اویس در تکمیل آن کوشید و تاریخ آن در بالای محراب و نزدیک سر شریف آن حضرت نگاشته شده است. [16]

- و اما آثار و برکات مرقد شریف و حرم مطهر سیدالشهدا - علیه السلام - عبارتند از:
1 - مرقد حسینی، نیروبخش است
با ذکر اجمالی تحولاتی که در عمارت مرقد مطهر امام حسین - علیه السلام - صورت گرفته است به خوبی معلوم می‏گردد که زیارت قبر آن حضرت در مبارزه با حکومت بنی عباس تأثیر مهمی داشته است، و به همین دلیل بود که عباسیان قبر آن امام را دشمن خود می‏دانستند و به ویرانی آن دست می‏زدند، زیرا این قبر شریف به مرکز تجمع مخالفان و مبارزان تبدیل شده بود.
مشاهده مزار و مرقد شهیدان کربلا و به نظر در آوردن آن مصائب جانگذار، حالت بیننده را دگرگون ساخته و استقامت حال او را به هم زده و وارونه می سازد، که چگونه عده‏ای قلیل در مقابل جمعی کثیر و سپاهی مجهز و مهیا تن به مرگ داده و روی عقیده و ایمان خود ثبات قدم داشته و تا آخرین قطره خون خود مبارزه و جانفشانی نمودند.

2 - محل نزول فرشتگان الهی
امام صادق - علیه السلام - فرمود: «ما بین قبر حسین - علیه السلام - تا آسمان، محل رفت و آمد فرشتگان الهی است».[17]
و نیز فرمود: «قبر حسین بن علی - علیه السلام - بیست ذراع در بیست ذراع است. آن باغی از باغهای بهشت، و محل عروج فرشتگان به آسمان می‏باشد هیچ فرشته مقرب و پیامبر مرسلی نیست جز آنکه از خدا می‏خواهد که او را زیارت کند پس گروهی فرود می‏آیند و گروهی بالا می‏روند» [18].

3 - نماز قبول می‏شود
اگر انسان زائر، حق امام را شناخته و با معرفت و ولایت او در کنار قبر مطهرش نماز گذارد، مورد قبول حق تعالی قرار می‏گیرد. چنانکه امام صادق - علیه السلام - در شأن و مقام کسی که به مرقد و بارگاه شریف حضرت مشرف شده و نماز بخواند، فرمود: «خداوند متعال اجر نمازش را قبولی آن قرار می‏دهد»[19].

4 - تمام خواندن نماز
حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - فرمود: «نماز در چهار مکان تمام خوانده می‏شود (یعنی اگر چه از حد مسافت شرعی هم بیشتر باشد اما شکسته نمی‏شود) : 1 - مسجد الحرام (مکه)، 2 - مسجد الرسول (مدینه)، 3 - مسجد کوفه، 4 - حرم امام حسین - علیه السلام -» [20].
و نیز روایت شده که «ابن شبل» از امام صادق - علیه السلام - پرسید: آیا قبر امام حسین - علیه السلام - را زیارت کنم ؟ فرمود: پاک و خوب زیارت کن و نمازت را در حرمش تمام بخوان. پرسید نمازم را تمام بخوانم؟ فرمود: تمام. عرض کرد : بعضی از اصحاب و شیعیان شکسته می‏خوانند؟ فرمود: اینان دو چندان عمل می‏کنند» [21].
لذا چنانکه در رساله‏های عملیه نیز آمده است، در حرم امام حسین - علیه السلام - می‏توان نماز را، هم شکسته خواند و هم به برکت آن حضرت تمام بجا آورد.


 

ادامه در قسمت 2


 

علیرضا رجالی تهرانی/ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

منبع:http://www.andisheqom.com



نوشته شده در تاریخ جمعه 93/8/9 توسط محمد مهدی
طراح قالب : { معبرسایبری فندرسک}